دختر يا پسر ! مسئله اين است ....
ديروز يكشنبه ششم بهمن ماه وقت سونو داشتم.
هم براى سلامت نى نى ناز هم تعيين جنسيت.
سه شنبه هفته پيش بابا حسين ميخواست بره تهران و نميتونست تا اين يكشنبه صبر كنه. منم كه دوست داشتم بابا حسين هم موقع سونو باهامون باشه همون سه شنبه نوبت گرفتم و با بابايى رفتيم سونو. ولى شما نى نىِ بلا برا خودت لم داده بودى و پاهاتو انداخته بودي رو هم و چُرت ميزدى :)
الهي مامان قرررربون اون چرت زدنت بره عسلكم.
دكتر گفت برو يكم شكلات بخور شايد نى نى خوشگله تكون بخوره ولى زهى خيال باطل :) بعد از كلي اينور اونور كردن دستگاه شما با يه خنده ى من تكون خوردى و دكترو خوشحال كردى ولي از حالت لم داده چمباتمه زدى و باااازم خوابيدى خخخخخخخ دكترم هركاري كرد ديگه بيدار نشدى و پشتتو كردى و خوابيدى :)
ديروز هم از صبح شروع كردم به شكلات خوردن كه شما عصر كه رفتيم سونو تكون بخورى و ما بالاخره چشممون روشن بشه :)
عصرى با باران جون رفتيم سونو و همون اول رفتيم داخل.
منشي دكتر تا منو ديد به دكتر گفت جنسيت نى نى اينو بهش بگو كچلمون كرد انقد اومد اينجا خخخخخ
دكترم همينجورى نگاهم كرد و گفت دختره.
گفتم از كجا ميدونين ؟
گفت ميدووونممم ديگه :)
اولش كه دستگاهو گذاشت نتونست ببينه جنسيتو ولي يكم كه اينور اونور كرد گفت ديدى گفتم دختره ؟
چشماى باران چنان برقى زد اون لحظه :))))
گفتم مطمئنى ؟
گفت مطمئن مطمئن :)
الهى قررررربون جفت دخملام برم من كه تمام زندگى و وجود من هستن.
الهى هميشه سالم و عاقبت به خير باشين.
" اللهمّ صلى على محمّد و آل محمّد "
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی